یک روز تابستانی بود که پست چی برایم آن نامه را آورد. از طرف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. فکرم به هر سمتی می رفت جز این که نامه، یک نامه ی تبریک باشد. وقتی بازش کردم تمام دلم از خوشحالی، برق شادی زد. آن قدری که بعد این همه سال، هنوز هم یاد آن روز روشنم می دارد. توی پاکت، یک کارت تبریک کوچک بود. روی اش یک طرح اسلیمی و داخلش یک متن تبریک کوتاه. برای آن سال ها این کار کانون، خیلی مبتکرانه بود. ته متن هم نوشته بودند" تبریک ما را به خاطر این هم نامی بپذیر."
شاید اگر بگویم از آن روز تا حالاست که من به این هم نامی افتخار می کنم، بیراه نگفته باشم. هر سال ولادت حضرت زینب سلام الله علیها که می شود یاد آن کارت کوچک تبریک می افتم و این که چقدر راحت می شود یک شیرینی را برای همه ی عمر در دل بچه ها ماندگار کرد. جه آسان می شود بچه ها را به داشته ها و ارزش هایشان مفتخر کرد. آن قدری که دل شان بخواهد به همه بگویند"من این خوبی را دارم. دیدی ش؟"
زیر نویس: 1- رحمت خدا به پدرم برای این نام نیکو. خدا کند زینت خوبی برایش باشم. 2- از کانون پرورش فکری متشکرم برای این کارت شیرین اش.