سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آقای کافی آمده بودن حسینیه ی محل. 
می گفتند خانه ای که تلویزیون در آن باشد، حیا نیست. عصمت نیست. شرف نیست. 
بعد از این سخنرانی، اهالی محل بیش از ده تا تلویزیون آوردند گذاشتند حسینیه.
تلویزیون ها همان جا ماند تا زمان پیروزی انقلاب.

 

شیخ احمد کافی

 

زیر نویس: به نقل از یکی از افراد خانواده که آن روزها 10 ساله بودند.



برچسب‌ها: خاطرات انقلاب4، شیخ احمد کافی، تلویزیون ممنوع،انقلاب 57
+تاریخ پنج شنبه 92/12/1ساعت 11:24 صبح نویسنده زی کا | نظر

بابا که از اداره می خواست برود بهشت زهرا.
عمو هم از شهرستان آمده بود و مستقیم رفته بود آن جا.
ما هم تند تند کارهای خانه را کمک مامان انجام دادیم و رفتیم خانه ی عفت خانم.
تلویزیون شروع کرد به پخش فیلم ورود امام. یکهویی وسط مراسم، عکس شاه آمد روی صفحه.
شوهر عفت خانم، با چه عصبانیتی بلند شد که بزند شیشه ی تلویزبون را بشکند ولی عفت خانم نگذاشت. 
می گفتند خیلی ها آن روز از شدت ناراحتی، همین کار را کرده بودند.

 

دیو چون بیرون رود

 

زیر نویس: به نقل از یکی از افراد خانواده که آن روزها 10 ساله بودند.



برچسب‌ها: خاطرات انقلاب3، دیو چون بیرون رود، شاه رفت، امام آمد، شکستن تلویزیون، انقلاب 57،
+تاریخ پنج شنبه 92/12/1ساعت 12:3 صبح نویسنده زی کا | نظر